باز پاییز است
باز این دل از غمی دیرینه لبریز است
باز می لرزد به خود سرشاخه های بید سرگردان
باز میریزد فرو بر چهره ام باران
باز رنجورم ، خداوندا پریشانم
باز می بینم که بی تابانه گریانم
باز پاییز است
باز این دنیا غم انگیز است
باز پاییز است و هنگام جدایی ها
باز پاییز است ومرگ آشنایی ها
وای درباره پاییز نگو اینجوری... من عاشقشم!