من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغار عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم تو را دوست دارم
نه خطی نه خالی! نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غم ندیدم
به اندازه ی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم : تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد هم آواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
می زند دنیا مرا با غم ،حَدَم چون به جرم ِ عاشقی کردن بدم! پس بزن دنیا سیاهم کن ،سیاه چونکه قید ِ رو سفیدی را زدم
سلام خسته نباشین زیبا بود