چه آرام درخود شکستم

عشق اونه که هیچ وقت نگی متاسفم

چه آرام درخود شکستم

عشق اونه که هیچ وقت نگی متاسفم

اکنون عید قربان است

همیشه پرستش با خون ، با قربانی، همراه بوده است.اسماعیل! 

این ذبیح مقدس ! ابراهیم را ببین. فرزند دلبندش را در عشق قربانی 

می کند.کارد را بر حلقوم پاره ی جگرش می نهد.فرزندی را که به  

عمری ، با رنج ها و امیدها پرورده است، به دست خود ذبح می کند! 

 

عشق همواره تشنه ی اخلاص است. 

نیمه روشنفکران بی درد و دل خرده می گیرند که قربانی چرا؟ خدا  

چراخون را دوست بدارد؟ شگفتا ! شگفتا ! چرا نمی فهمند؟ این او 

 نیست که خون می طلبد ، قربانی می خواهد، این عاشق است  

که بدان سخت نیازمند است. می خواهد به او ، نه ، به خودش‌ ، 

به دلش ،ایمانش ، نشان دهدکه :من اسماعیلم را نیز قربانی تو  

می کنم! نشان دهد که من در دوست داشتن ،در ایمانم مطلقم! 

مطلق ! 

آری قربانی !عشق تشنه می شود، خون بایدش داد.سرد می شود، 

آتشش باید زد. گرسنه می شود، قربانی بایدش کرد. عشق با قربانی، 

با خون ، نیرو می گیرد ، زلال می شود، رشد می کند،پاک و بی لک  

می شود،گرم و نورانی می شود..... از هر چه جز خود زدوده می گردد، 

مجرد ، بی غشی ، صافی ، ناب ! 

و اکنون عید قربان است...! 

 

                                دکتر علی شریعتی

 

نظرات 2 + ارسال نظر
معین چهارشنبه 26 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:18 http://rayanetasvirmatin.blogsky.com

نگارا عید قربان است قربانت شوم یا نه ؟ / نگفتی یک دمی آیا که مهمانت شوم یانه ؟

برای طوف کویت جامه احرام بر بستم / گدای دوره گرد گوشه خوانت شوم یانه ؟

.مبارک باد عید قربان ، نماد بزرگ ترین جشن رهایى انسان از وسوسه هاى ابلیس . . .

سلام ممنونم که به من سرزدین موفق باشین

ظفر چهارشنبه 26 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 http://ghome-lor.blogfa.com

سلام.لینک شدید.سری به ما بزنید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد