چه آرام درخود شکستم

عشق اونه که هیچ وقت نگی متاسفم

چه آرام درخود شکستم

عشق اونه که هیچ وقت نگی متاسفم

من با عشق آشنا شدم

من با عشق آشنا شدم 

  

و چه کسی این چنین آشنا شده است؟ 

 

هنگامی دستم را دراز کردم  که دستی نبود. 

 

هنگامی لب به زمزمه گشودم ،  

 

که مخاطبی نداشتم 

 

و هنگامی تشنه ی آتش شدم ، 

 

که در برابرم دریا بود و  

 

دریا و   

 

دریا....! 

 

                  دکتر شریعتی

نظرات 2 + ارسال نظر
معین یکشنبه 28 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 19:43 http://www.rayanetasvirmatin.blogsky.com/

سلام خسته نباشین ببخشید اگه دیر اومدم البته همین الان نظرتونو خوندم برا اینکه تمام لینکاتون نشان داده بشه باید تو قسمت مدیریت فسمت تنظیمات عمومی میرین اونجا یه قسمت هست نوشته لینکهای روزانه که الان مال شما ۱۰ است شما میتونین اونو هرچند تا میخواین اضافه کنین که البته من ازتون عذر میخوام خودم جسارت کردم این مارو انجام داددم یعنی اون عددو که ۱۰ بود ۳۰ کردم امیدوارم منو ببخشین که بدون اجازتون این کارو کردم باز ازتوم معذرت میخوام ولی الان تا ۳۰ تا از لینکاتون نشان داده میشه که بعد ۳۰ باز میتونین به اون عدد اضافه کنین موفق باشین

مهیار دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 21:38 http://www.shabederaz.blogsky.com

سلام معلومه که به دکتر شریعتی علاقه شدید دارید خوشحال میشم تبادل لین کنیم اول سر بزن به من

اگه دوست داشتی بیا

نکته من از اونا نیستم که واسه وبلاگم تعریف الکی کنم کما اینکه تعریفی هم نیست ولی اگه به داستان های کوتاه پر معنا علاقه داری حتما بیا منتظرت هستم

میگن سلام مستحب جوابش واجب من سلام کردم ببینم جواب میدهید یا نه

سلام
ممنون که به من سرزدین
بله من به دکتر شریعتی و ایده هاشون علاقمندم
حتما به شما سر میزنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد