مثل یک صاعقه بود
خشم چشمان قشنگت بابا
وقتی از دور به من خیره شدی
و من از طرز نگاهت خواندم
که ز من رنجیدی
که زمن رنجیدی
مهر تو بابا جان
مثل یک خوشه ی سبز
به من آموخته شادابی را
سایه ی رهگذر یک غم کوچک حتی
روی بام دل تو
بار سنگین غمی جانکاه است
روی بام دل من
من نهالی هستم خرد و کوچک ، نازک
که شمیم نفس خوب تو هر روز مرا مثل گل می شکفد
مثل گل می شکفد
من نهالی هستم خرد و کوچک ، نازک
تشنه ی قطره ای از شوق نسیم
من نهالی هستم خرد و کوچک ، نازک
تشنه ی قطره ای از آینه ی خوب نگاهت
<<بابا>>
روز پدر بر همه ی پدران سبز سرزمینم مبارک
روز پدر به همه ی باباهایی که صورتشون رو با سیلی سرخ نگه میدارند مبارک
سلام خسته نباشین من هم به نوبه خود این روز رو به تمام پدران تبریک میگم و دست گل شما هم درد نکنه امیدوارم همیشه سلامت باشین