چه آرام درخود شکستم

عشق اونه که هیچ وقت نگی متاسفم

چه آرام درخود شکستم

عشق اونه که هیچ وقت نگی متاسفم

لیلی نام دیگر آزادی است

دنیا که شروع شد زنجیر نداشت. خدا دنیای بی زنجیر آفرید. 

آدم بود که زنجیر را ساخت ،شیطان کمکش کرد. 

دل زنجیر شد،عشق زنجیر شد،دنیا پر از زنجیر شد و آدمها همه دیوانه ی زنجیری . 

خدا دنیای بی زنجیر می خواست .نام دنیای بی زنجیر اما بهشت است. 

امتحان آدم همین جا بود.دست های شیطان از زنجیر پر بود. 

خدا گفت زنجیرت را پاره کن .شاید نام زنجیر تو عشق است. 

یک نفر زنجیرهایش را پاره کرد.نامش را مجنون گذاشتند.مجنون اما نه دیوانه بود و نه زنجیری.این نام را شیطان براو گذاشت.شیطان آدم را در زنجیر می خواست. 

لیلی مجنون را بی زنجیر می خواست. لیلی می دانست خدا چه می خواهد. 

لیلی کمک کرد تا مجنون زنجیرش را پاره کند.لیلی زنجیر نبود.لیلی نمی خواست زنجیر باشد. 

لیلی ماند؛ زیرا لیلی نام دیگر آزادی است. 

 

                                    عرفان نظر آهاری

نان را از هر طرف بخوانی نان است

وقتی جهان 

از ریشه جهنم 

و آدم 

از عدم 

و سعی 

از ریشه های یأس می آید 

وقتی که یک تفاوت ساده در حرف 

کفتار رابه کفترتبدیل می کند 

باید به بی تفاوتی واژه ها 

و واژه های بی طرفی 

مثل نان دل بست 

نان رااز هر طرف بخوانی نان است ...  

 

                         قیصر امین پور

گمان کردیم  

 

چراغ های حقیر شهرمان ، زیباتر از ستارگان آسمان  

 

شب های اجدادیمان است  

 

و شاید  

 

همین گمان واهی بود  که آسمان شهرمان را خالی از 

 

ستاره کرد.!

خدایا 

من در کلبه ی فقیرانه ی خود  چیزی دارم  

 

که تو در عرش کبریایی خود نداری 

 

من چون تویی دارم 

 

و تو چون خود نداری. 

 

         امام سجاد(ع)