چه آرام درخود شکستم

عشق اونه که هیچ وقت نگی متاسفم

چه آرام درخود شکستم

عشق اونه که هیچ وقت نگی متاسفم

ضیافت

۱۰ سال پیش با ۲ تا از دوستای صمیمیم تصمیم گرفتیم تاریخ ۲۰/۶/۱۳۹۰ راس ساعت ۱۰ توی فلان محل همدیگرو ببینیم(فکر کنم فیلم ضیافت مسعود کیمیایی رو دیده بودیم و جو گیر شده بودیم ) گفتیم  توی این چند سال چه از حال هم باخبر باشیم چه نباشیم باید این قرارو حتما بیایم.که شکر خدا اونقدر دوستای باوفایی بودیم که همدیگرو هیچ وقت فراموش نکردیم و مثل خواهر بودیم و همیشه جویای احوال هم .لابد می پرسید قرار امروز چی شد ؟ بالاخره رفتین یا نه؟ جواب اینه: خیر نرفتیم. به دلیل این که دوستانم سر کار بودن. ظاهرا  ما این نکته ی مهم رو ۱۰ سال پیش فراموش کرده بودیم که روزی که قرار می ذاریم روز کاری هست یا نه؟ شایدم اون موقعا اونقد سر خوش بودیم که این حرفا چیه ؟  روز کاری باشه یا نباشه ما که حتما میایم!!!!!!   

البته بگما همه یادمون بودا ولی به هم خبر دادیم که یه روز دیگه همدیگرو ببینیم و تجدید خاطرات کنیم. بله اینم از فیلم فارسی ما!!!!!!!  

 

نتیجه ی اخلاقی داستان:همیشه وقتی قرار میذارین یه نگاه به تقویم بندازین که وسط هفته نباشه!!!!!!! 

 

پی نوشت:به خاطر کپی برداری از فیلم مسعود کیمیایی اسم این پستو ضیافت گذاشتم 

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
بهار یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 23:35 http://dostpesarha.blogsky.com/

سلام
وب زیبایی داری.
من از هیچ کدوم از دوستان تحصیلم خبری ندارم

افسانه جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 17:46 http://gtale.blogsky.com/

سلام
عجب فیلمی بوده دیدار بعد از 10سال
یاد سریال سالهای دور از خانه افتادم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد