چه آرام درخود شکستم

عشق اونه که هیچ وقت نگی متاسفم

چه آرام درخود شکستم

عشق اونه که هیچ وقت نگی متاسفم

کلافه ام

کلافــــــه ام !!!!
درست شبیه لحظـه ای کـه
مــادر بزرگــــــ نمی تواند سوزنش را نخ کند.

نظرات 6 + ارسال نظر
افسانه جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 21:52 http://gtale.blogsky.com

سلام سحر نازم

یک صندلی خالی کنار رویاهایم ازآن توست…

بنشینی یا بروی; کسی جایت را نخواهد گرفت...

افسانه جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 21:56 http://gtale.blogsky.com



قلبـــم را تــا می کــنم ،

میگــذارم لابلای ِ صفــحـات ِ کــتاب !

تــا دست نخــورده بمــانـد !

برای زمانی که بازمیگردی ..

راستـی ،

مـوریــانـه بیـــداد میکــند

november شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 17:32 http://november.persianblog.ir

به دنبال خودم چون گردبادی خسته میگردم
ولی
از خویش
جز گردی به دامانی نمی بینم...


کلام دلنشینی بود. منتظر نظرت میمانم.

سحر سه‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 22:35

مرسی افسانه ی عزیز که دوست با مرامی هستی و همینطور ممنونم از november عزیز بابت کامنت زیباشون بایع خدمتشون عرض کنم من به وبلاگ شما اومدم ولی نمی دونم چرا اجازه ی نظر دهی به من نمیداد فکر نکنی ما بی معرفتیم

افسانه دوشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 21:36 http://gtale.blogsky.com

سلام سحر مهربونم
خوبی قشنگم؟

ســرا پای وجــودم عشق یار است
مرا زین پس به غیر او چه کار است

در این عالم نمی خواهـــم دیــاری
جز آنجایی که دلبـر را دیـــار است....
.
عزیز جان الان کامنت تونو خوندم
الهی دورت بگردم شما اگر هم نیاید برای من عزیزی و من بهتون سر میزنم قشنگ مهربانم

افسانه سه‌شنبه 15 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 17:47 http://gtale.blogsky.com


کوچ پرندگان به مــــن آموخت ،
وقتی هوای رابطه ســــرد است ،
باید رفتـــــــــــــــ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد